چرا صحبت از بانکداری هوشمند در این روزها فقط یک ژست است؟

گذار به بانکداری هوشمند؛ عنوانی که این فکر را در ذهن مخاطب مطرح می‌کند که آیا واقعاً صنعت بانکی کشور در وضعیتی از دیجیتالی ‌شدن قرار دارد که بتواند به سمت بانکداری هوشمند حرکت کند.

همان‌طور که از نام بانکداری هوشمند پیداست، این مفهوم ذاتاً به نوآوری و فناوری وابسته است تا بتواند صنعت را یک نسل جلوتر از سیستم‌های فعلی قرار دهد. بانکداری هوشمند جایی است که بانک‌ها با استفاده از داده‌ها و تجزیه‌وتحلیل‌ها، محصولات و خدمات مالی شخصی‌سازی‌شده متناسب با نیازها و ترجیحات مشتریان را ارائه دهند. باید بپذیریم که این روند، مقدمات، الزامات و زیرساخت‌هایی نیاز دارد که فعلاً در کشور با چالش‌هایی همراه است. برای مثال تا زمانی که اینترنت پرسرعت و ارزان و دردسترس نداشته باشیم، نمی‌توان بانکداری هوشمند را به‌طور گسترده در کشور پیاده‌سازی کرد. یا هنوز این‌طور به نظر می‌رسد که رگولاتور قصدی برای به رسمیت شناختن موجودیتی جدید و مستقل از بانک‌های موجود در کشور ندارد و در کشور شاهد توسعه بانکداری دیجیتال با مدیریت بانکداری سنتی هستیم.

علاوه‌ بر اینها در صنعت بانکی کشور با عدم چابکی و آماده ‌نبودن بانک‌های سنتی برای ارائه خدمات به‌صورت سرویس و مبتنی بر API برای خدمات گوناگون بانکداری و پرداخت به گونه‌ای که امن و دارای تجربه کاربری مطلوب باشند مواجهیم. در این بین موضوع بیگ‌دیتا نیز مطرح می‌شود؛ چراکه داده‌کاوی و هوش مصنوعی از قابلیت‌های اصلی خواهند بود که در یک بانک هوشمند از آنها استفاده خواهد شد و این در حالی است که در حال حاضر در کشور دسترسی به بیگ‌دیتا و داده‌های مورد نیاز از کاربران و مشتریان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. موضوع اینجاست که بیشتر سازمان‌ها دیتاهای بسیاری در این سال‌ها جمع‌آوری کرده‌اند، اما از آنها استفاده نمی‌کنند زیرا خودشان را مالک دیتاها می‌دانند و از همین رو حاکمیت داده نیز اتفاق نمی‌افتد؛ در حالی که دیتا باید سیال باشد. در واقع با اینکه مدیریت دیتا ازجمله نگهداری و آرشیو آن را می‌دانیم، اما یک گام از این اصطلاح جلوتر حرکت نکرده‌ایم.